۱۳۸۹ مهر ۲۶, دوشنبه

توانمدیهای یک بانوی 11 ماهه

26 مهر 89
بانو بازده ماهه فرمودند و مارا بسی شاد ....

در این یازده ماهی که با سرعت نور گذشت (منه فیزیک خونده جرئت مخالفت با قوانین شخص شخیص اینیشتین را ندارم و گرنه می گفتم باسرعت مافوق نورگذشت) و افتخار همجواری با بانو نصیبمان شد و مفتخر شدیم به کشف و شهود دائم الوقت در حالات و احوالات این نیم وجبی ، مطالب و نکات  زیادی بر ما مسلم و محقق شد من جمله این که بانو درماههای زوج زندگانی خویش فعل  وفعالیتهای نوظهوری از خودشان رو می کنند که ما را بسی شادمان می گرداند و در ماههای فرد زندگانی خویش به تمرینات مکرر در این فعالیت جدید می پردازند پس اگر انتظار دارید که مثلاً الان بنویسم بانو پشتک هم می زند باید بگویم آن دندان زرد طلایی طمع را بکشید.

بانو ابتدای این ماه می توانست دستش را به جایی بگیرد و بلند شود و نهایتاً یکی دو متر هم بدون افتادن راه برود .بانو در این ماه آنقدر تمرین نمودند که مدتهاست می توانند بدون اتکا به چیزی از زمین برخیزند و هر چقدر عشقشان کشید راه بروند و البته گهگاهی هم زمین بخورند و بعضی وقتها هم با آن گامهای گشاد گشادشان بدوند.طول گامهای بانو به طرز محسوسی بزرگتر شده و از 10 سانتیمتر به حدود 15 سانتیمتر رسیده.

از روزی که بانو اولین قدم را برداشت تا روزی که  دیگر چهار دست وپا رفتن را به یک خاطره خوش ( که دلم کلی هوایش را می کند مخصوصا آن تند تند حمله کردنهایش به سمت خودم) تبدیل کند حدود 40 روز زمان برد  .

بانو دیگر در خیابان هم راه می رود با یک کفش جغجغه دار چنان کنسرت براه می اندازد که کل  حاضران درخیابان نگاهش می کنند. مشکل بزرگ  علاوه بر اختلاف قدمهایمان و سرعتهایمان در اینست که من نمی فهمم بانو چرا مایلند برعکس جهت حرکت ما  طی طریق فرمایند و تازه ما را مفتخر به بای بای هم می نمایند.

دندان جیدی در این ماه روئیت  نشد و ظاهراً هم قرار نیست  به این زودیها رونمایی فرمایند.

بانو تمایل ویژه ای دارند به تاب و سرسره و الاکنگ البته پدرشان انگار بیشتر لذت می برند خصوصا از باب سرسره سواری!
بانو خوشش می اید برود زیر مبل چیزی بردارد و بعد آنجاگیر کند یعنی بلد می باشند که آن کله مبارک را خم کنند و بروند زیر مبل اما موقع خروج می خواهند با سربالا خارج شوند که تیرشان به سنگ می خورد

بانو تازگیها  همش زخمی می شوند.
                                                                     
در حال حاضر بانو به شدت خودکشی میکنند برای بیرون رفتن از خانه و هرکه بخواهد بیرون رود از خانه. درب خانه  فعلا نقش ضریح بازی می کند برای بانو

به نظرم بانو قصد دارند سراغ حرف زدن بروند خیلی واضحتر از قبل اصوات  را تکرار می کنند و انواع و اقسام میمیکهای صدادار مثل صدای ماشین  و موتور و ............. را از خودشان در می آورند .  اما هنوز دایره کلماتش  همان ددددد و بابا و ماما و ممه و.... است.

به وضوح مفهوم بعضی کلمات رو می فهمه و واکنش نشون میدهند.شیر می خواهی ؟ آب میخواهی؟ شیشه کو؟بریم دد؟ سوالاتی هستند که بانو جواب می دهند.

بانو عروسکهای موزیکال را خیلی دوست می دارند.




هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر