13 مهر89
چند وقت پیش تو وبلاگ مریم عزیز، مطلب زیر رو خوندم . به دو جهت اینجا نقل قول می کنم : اول اینکه خودم یادم نرود و دوم اینکه وبلاگ این دوست ، برای خیلی ها قابل دسترس نیست .
سپتامبر ۱۹۵۹:
----از دفتر یادداشت های روزانه ی سوزان سونتاگ.
این بخش را سونتاگ درباره ی پسر کوچکاش دیوید نوشته است. سونتاگ در این زمان از پدر دیوید جدا شده بود. دیوید هفت ساله بود
۱- متناقض رفتار نکن
۲- راجع به او با دیگران صحبت نکن(مثلن داستان های بامزه از کارهایش) در حضور خود او نگو.(کاری نکن که به اعمالش خود آگاه شود)
۳- برای چیزی که همیشه آن را خوب نمی دانم تحسین اش نکن.
۴- برای چیزی که مجاز به انجام دادنش بوده سرزنش اش نکن.
۵- کارهای روزانه اش: خوردن، تکالیف مدرسه، حمام، مسواک، تمیز کردن اتاق، قصه ی شب، خواب
۶- به او اجازه نده که من را در انحصار خود بگیرد وقتی با بقیه هستیم.
۷- از پدرش به خوبی یاد کن(چهره در هم نکش، آه نکش، بی صبری نشان نده و ...)
۸-از خیالبافی های کودکانه اش مایوساش نکن.
۹- بگذار بداند که بزرگ ترها دنیایی دارند که ربطی به او ندارد.
۱۰- فرض نگیر چیزی را که دوست ندارم انجام بدهم (مثل حمام گرفتن، شستن موها)
او هم دوست ندارد.
۲- راجع به او با دیگران صحبت نکن(مثلن داستان های بامزه از کارهایش) در حضور خود او نگو.(کاری نکن که به اعمالش خود آگاه شود)
۳- برای چیزی که همیشه آن را خوب نمی دانم تحسین اش نکن.
۴- برای چیزی که مجاز به انجام دادنش بوده سرزنش اش نکن.
۵- کارهای روزانه اش: خوردن، تکالیف مدرسه، حمام، مسواک، تمیز کردن اتاق، قصه ی شب، خواب
۶- به او اجازه نده که من را در انحصار خود بگیرد وقتی با بقیه هستیم.
۷- از پدرش به خوبی یاد کن(چهره در هم نکش، آه نکش، بی صبری نشان نده و ...)
۸-از خیالبافی های کودکانه اش مایوساش نکن.
۹- بگذار بداند که بزرگ ترها دنیایی دارند که ربطی به او ندارد.
۱۰- فرض نگیر چیزی را که دوست ندارم انجام بدهم (مثل حمام گرفتن، شستن موها)
او هم دوست ندارد.
باز هم ممنون از مریم عزیز
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر